شما اینجا هستید

يزد » کودکان چگونه مدیریت احساسات خود را یاد می‌گیرند؟
گروه : يزد , یادداشت

به گزارش سایت خبری تحلیلی انتهاج یزد به نقل از پلیس یزد_ هر چی بیشتر بتوانیم احساسات و هیجانات خودمان را بشناسیم و به آن ها اجازه پردازش و تجربه شدن بدهیم، آدم سالم تر و پخته تری خواهیم شد و هر چی آن ها را سرکوب کنیم ناپخته تر هستیم.
البته تجربه کردن هیجانات به معنای برون ریزی دائم آن ها نیست، به معنای لمس و فهم آن هاست. یعنی غم که دلت را گرفت با فرو رفتن تو فاز دوپامین ازش فرار نکن! لمسش کن ببین پشت این غم چی خوابیده! چرا که هیجانات تابلوهای راهنمای روان ما هستند و آمدن که پیغامی را به ما بدهند.
خانم جن لومانلان (Lumanlan ) نویسنده کتاب: فرزندپروری فراتر از قدرت، در مقاله ی جدیدیش به سه راه علمی و کاربردی که می شود هوش هیجانی را از همان بچگی در وجود کودکان تقویت کرد پرداخته است.
روش اول : فهرست احساسات یادتون نره.
بچه ها به واسطه ی دایره لغات محدودی که دارند، توانایی انتقال حس و حالی که تجربه می کنند را ندارند. واسه همین وقتی عصبانیه، نمیاد بگه من عصبانیم، می رود و در را می کوبد یا اشیاء را پرت می کند؛ یا وقتی خوشحاله، نمیاد بگه من خوشحالم، جیغ می زند! یا وقتی ناراحت و بی حوصله است با بی قراری و گریه زاری بی دلیل، نشان می دهد که حالش خوب نیست.
درسته والدین بعد از یه مدت دیکشنری کودک را می فهمند اما یه والد آگاه از همان بچگی به فکر هوش هیجانی کودکش است. چطوری!؟ با فهرست احساسات …
فهرستی از تصاویر و شکلک های هیجانی را تهیه کنید و جلوی چشم کودک نصب کنید ( مثلا روی یخچال) و در مورد هیجانات و شکل و شمایل هر هیجان با کودک حرف بزنید. مامان این چیه !؟ این شادیه. شادی چه مدلیه و آدم چه وقت هایی شاده!؟ بابا این چیه! عصبانیته. آدم چه وقت هایی عصبانی میشه!…
روش دوم : از کنار لحظات هیجانی ساده رد نشوید.
فرض کنید کودک شما به خاطر بازی نکردن دوستش با او ناراحت است. یک والد آگاه نمی گوید اشکال ندارد، خودت تنهایی بازی کن!. به جایش می پرسد؛ از اینکه با تو بازی نکرد چه احساسی داری! این ناراحتی کجای بدنته! چطوری حسش می کنی! چیکار کنیم که کم بشه!…
روش سوم : به جای من « من خوشحالم، احساس خوشحالی می کنم » استفاده کنید.
احساسات مثل ابرهای بهاری می آیند و می روند و بر می گردیم به حال قبلی. اما در ذهن کودکان احساسات همیشگی هستند. آن ها فکر می کنند اگر عصبانی هستم، همیشه عصبانی می مانیم. اگر ناراحتم همیشه ناراحت می مانیم و اگر خوشحالم، این خوشحالی همیشگی است …
با تغییر واژه ها به کودک یاد می دهیم که این حس و حال همیشگی نیست. من عصبانی هستم نه! من احساس می کنم که عصبانی هستم. این احساس عصبانیت و خشم است که الان در وجودت آمده و قراره برود. درست مثل ابری که جلوی نور خورشید را گرفته و قراره که برود و نور دوباره بیاد…
و دست انتها؛ داستان ها و کارتن های پرهیجان بخوانید و ببینید و در موردش با کودک صحبت کنید. یکی از بهترین انیمیشن ها، دورن و برون است (Inside out) این را برای کودکتون پخش کنید و بشینید در مورد شخصیت های غم، شادی، خشم و نفرت با او حرف بزنید.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

پایگاه خبری انتهاج | اخبار روز و جدیدترین خبرهای ایران | پایگاه خبری انتهاج | آخرین اخبار روز ،سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ایران و جهان